آموزش مهارت های اساسی زندگی

آنچه ما امروزه درجلسات مشاوره خانواده و مشاوره نوجوان مشاهده می کنیم، آن است که خانواده ها در زمینه پرورش توانمندی های اعضای خود قدم های محکم تری نسبت به گذشته برداشته اند و خب مسلما هم انتظاراتشان درزمینه کارآمدی خانواده بیشتر شده است.

خوشبختانه خانواده ها دریافته اند هرچه سطح تفکر واندیشه در بین افراد خانواده بیشتر باشد، به مراتب دربرابر مشکلات و مسائل جامعه هم واکسینه خواهند شد.

از این رو ما بر آن شدیم تا در بخش مربوط به مشاوره خانواده دراصفهان، به بررسی و آموزش این مهارت ها بپردازیم تا بتوانیم درکنارهم بیاموزیم دراین دنیای پیشرفته وپیچیده کنونی چگونه زندگی کنیم تا موردحمله ی  آسیب های کمتری قراربگیریم، خطرات را از خانواده ی خود دور کنیم و درمورد هریک از توانمندی هایمان به باورهای پایدار برسیم.

آیا تابحال به این مسئله اندیشیده اید تا چه میزان اعتماد بنفس به ما یاری می دهد تا با مسائل زندگی به نحو موثری برخوردکنیم؟

یا این که چگونه انگیزه باعث شده درمسیرخود پایدار بمانیم و با قدرت هرچه بیشتر به حل مشکلات و برداشتن موانع در راه بپردازیم؟

چند مرتبه شده کار گروهی تیم های ورزشی رامشاهده کنید و از دیدن موفقیت های آنها غرق درلذت شوید؟

قطعا هنگامی که صحبت از هنر ارتباط برقرار کردن وگفتگوهای اثربخش با دیگران به مبان می آید، افرادی به یادتان می آیند که به عنوان الگوهای موفق در ذهن شما نقش بسته اند و میبینید که چگونه فردی که به این مهارت ها مجهز است می تواند بسیاری از هیجانات مخرب را ازخود دور کند و از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشد.

هم چنین میبینیم چگونه توانایی اجتماعی شدن که یکی از دغدغه های همیشگی والدین است به کودکان ونوجوانان کمک می کند تا در جامعه بیشتر پذیرفته شوند و تاییدات اجتماعی بیشتری بگیرند. یا این که چگونه خانواده هایی که با برقراری ارتباطات سالم منابع حمایتی وعاطفی غنی تری برای اعضای خود فراهم می‌کنند می توانند حساسیت های نابجا وزودرنجی ها و خودناباوری هارا از بین ببرند و درعوض ارزش و اعتباری برای خود کسب کنند.

یکی دیگر از مهارت های لازم، قدرت حل مسئله است که به انسان ها می آموزد چگونه با فکرکردن و تجربه برخی راه ها، به حل مشکلات خود بپردازند .

این ها بخشی از مهارت های لازم در زندگی هستند. مهارت های زندگی به ما می آموزند چگونه در برابر تند باد ها بجای خم شدن کمر صاف کرده بایستیم و به مسائل ومشکلات زندگی به عنوان معماهایی قابل حل نگاه کنیم.

امروزه تعداد مهارت های زندگی درحال افزایش است، مهارت هایی که انسان ها را قوی تر، دارای اعتماد بنفس بیشتر و آرام تر می کند.

همه این صحبت ها یادآور این نکته است که ما انسان ها می توانیم در سبک زندگی خود تغییر و تحولاتی ایجادکنیم که ضامن شادی و آرامش بیشتر ما باشد و این که از یاد نبریم مهارت های زندگی آموختنی و اکتسابی است، پس میتوان آموزش داد و آموخت، بنابراین هیچ گاه برای آموختن دیرنیست.

هر هفته با بخش مشاوره خانواده دراصفهان همراه می شویم تا با آموزش مهارت های اساسی، زندگی را برای خود لذت بخش تر کنیم.

ابتدا با این پرسش ها شروع می کنیم:

آیا تا به حال آرزو کرده اید ای کاش اعتماد به نفس و خودباوری بیشتری داشتید ؟

آیا منتظرید کارھای خاص ، مشخص و از قبل تعیین شده ای را در زندگی خودبه انجام برسانید تا بعد از آن احساس اعتماد به نفس و خودباوری کنید ؟

آیا می خواستید ارتباطی شروع کنید ومنتظر بودید تا اعتمادبه نفس بالا بدست بیارید وبعدا شروع به ارتباط کنید ؟

اصلا اعتماد به نفس به چه معناست ؟

اغلب ما فکر میکنیم که اعتماد به نفس یعنی اینکه به توانایی ھای خود اعتماد وایمان داشته باشیم . مثال من یک نقاش زبر دست هستم وبه مهارت ھای نقاشی خود ایمان و اعتماد کامل دارم و از رنگ ھا به خوبی و با مهارت تمام استفاده می کنم. این نوع نگرش باعث می شد فقط وقتی من مشغول نقاشی هستم احساس اعتمادبه نفس کنم نه درهمه ی اوقات، چون اعتماد به نفس درونیم را بر اساس نقاشی که در آن مهارت زیادی دارم بنا کرده ام. اعتماد به نفس واقعی آن است که روی آگاهی ھا و توانایی ھای ما نیز اثر بگذارد .

آیا احساس می کنید یک شیاد ھستید؟

گاھی اوقات ما آن شغل دلخواه یا ثروت موردنظر را بدست میاوریم ، اما باز احساس اعتماد به نفس و خود باوری نداریم این پدیده را در روانشناسی پدیده شیاد می نامند . یعنی آن موفقیت در زندگیمون که بدست آوردیم ، خود را مستحق آن نمی دانیم . مثال می گوییم ازخوش شانسی است که من به این شغل رسیدم .

ماهیت  اصلی اعتماد به نفس واقعی وراستین

اعتماد به نفس واقعی ھیچگونه ارتباطی با آنچه درزندگی بیرونی شما اتفاق می افتد ندارد ، اعتماد به نفس واقعی زاییدهی شغل شما نیست . اعتماد به نفس راستین ، نتیجه ی باور قلبی ودرونی شمابه توانایی ھا و قابلیت ھای تان است .این باور که ھر کاری را بخواھید می توانیدانجام دھید .اعتماد به نفس واقعی ، از درون خود شما تولید می شود نه از بیرونتان . اعتماد به نفس واقعی ، زاییده ی تعهد شما به خودتان برای رسیدن به خواسته ھا ونیازھایتان . اعتماد به قابلیت و توانایی شما در عمل کردن و اتمام کردن این گونه از اعتماد به نفس، در اعتماد شما نسبت به خودتان ریشه دارد .

بستگی به نتایجی که ممکن است بگیرید یا نگیرید نیز ندارد . می دانم برای انجامھر کاری باید مهارت یا دانش کسب کنم و چگونگی درست انجام دادن آن را خواهم آموخت و به ھنگام اشتباھاتم احساس خوبی دارم چون در نهایت به خواستهام می رسم .

ھنگامی که اعتماد به نفس وخودباوری خود را بر اساس آنکه و آنچه به راستی هستیم  و نه بر اساس موفقیت ھا ودست یابی ما یا شکست ھا و ناکامی ھای خود بنا می کنیم ، چیزی را در خود خالی کرده ایم که ھیچ کس و ھیچ چیز یارای گرفتنش را از ما نخواھد داشت .

چگونه ازتخریب خویشتن دست بشوییم و به رویاھای خود اعتماد کنیم؟

ممکن است در زندگی کاری را شروع کرده باشیم اما ناتمام رھایش کردیم یا شغلی به ما پیشنهاد شده باشد و به خاطر نداشتن اعتماد به نفس آن شغل را قبول نکنیم .

وقتی ذھنمون میگه : فکر نکنم بتونم موفق بشم .در واقع به خودمان می گوییم : به خودم اعتماد کافی ندارم که بتونم مطالعه کنم یاد بگیرم و آنچه که برای تحقیق رویاھایم الزامی است  انجام دهم .

نقطه ای که در آن از تعقیب رویاھایمان چشم پوشی می کنیم ھمان نقطه ای که اعتماد به نفس ما در آن آسیب دیده و مختل شده و به خودمان اعتماد کافی نداریم . ھر چه به خواست و اراده ی خودمان اعتماد بیشتری داشته باشیم، اعتماد به نفس زیادتری در خود احساس خواھیم کرد واین به معنای اعتمادبه خود ، کنار گذاشتن ترس و تسلیم نشدن است . داستان ھای زیادی از زندگی کسانی شنیده اید که از ھیچ شروع کردند و به طرز باورنکردنی در زندگی، ثروت ، شغل و.. موفق شده اند .

شاید داستان مردی که فروش مرغ سوخاری را در یک  شهر کوچک شروع کرد و بعد آن رابه کار و تجارتی میلیون دلاری تبدیل نمود شنیده باشید . و پیش خود فکر کنید که شانس به او رو کرده اما دیگر این قسمت داستان را کسی برایتان تعریف نکرده که او چندبار شکست خورده  یا سرمایه را از دست داد و مجبور شد دوباره از صفر شروع کند . چون به خودش اعتماد داشت و می دانست که ھرگز از پا نخواھد نشست. اواعتماد داشت که ھرگز نمی خواهد جا بزند حتی موقعی که اشتباه می کرد یا شکست می خورد .

می بایست بهای  موفقیت را بپردازید .

اعتماد به نفس واقعی یعنی گذراندن دوره ی  سخت .

کسی که می خواھد اعتماد به نفس واقعی رادرخود ایجاد کند ، باید دوره ی سختی را بگذراند ، شخصی که اعتماد به نفس دارد ھرگز مطمئن نیست که اشتباه نخواھد کرد ، اواز این که شکست بخورد و تحقیر شود یا بد جلوه کند ترسی ندارد .او فقط به جلو نظر دارد . اغلب مردم فقط موفقیت ما ورسیدن به اھداف فلان دکتر یا فرد موفق اورا می بینند اما پشت این موفقیت ها او صدھا بار مرتکب اشتباه شده و شکست خورده اما آنقدر به خودش اعتماد داشت که به تعقیب رویاھایش ادامه داد و موفق شد.

اگر منتظرید در زمینه ی خاصی ، تخصص کافی بدست آورید تا سپس احساس اعتماد به نفس نمایید ودر نهایت دست به عمل بزنید وقت تلف کرده اید، باید دست به عمل بزنید ، اشتباه بکنید ، شکست بخورید تا موفق شوید .

بعضی از ما منتظریم ھمان بار اول بدون ھیچ زحمتی و راحت موفق و پیروز می شویم این یعنی غرور و منیت که باعث می شدبه کارھایی که در آن مهارت نداریم دست نزنیم و چیز جدیدی یاد نگیریم و با تعجب از خودمان می پرسیم که چرا به جایی نمی رسیم کسی که موفق و به جایی رسیده ، روزی جایی بوده که نیز تحمل می کرده !

چنانچه مایل باشید شکست را تحمل کنید ، بی شک موفق خواھید شد!

این مبحث ادامه دارد ….

منبع: کتاب اعتماد به نفس (نوشته ای از دکتر باربارا دی آنجلیس)

گردآورنده : عارفه نصراصفهانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *