شناخت و راه های کنترل صحیح هیجانات و احساسات

به دلیل تاثیرفراوان احساسات و هیجانات در روابط خانوادگی و اجتماعی، در این مقاله به شناخت 3 احساس خشم، فقدان، شکست و راهکارهای مقابله با انها ازدیدگاه متخصصان مشاوره خانواده در اصفهان، می پردازیم.

واژه ی هیجان که با واژه هاي شور، احساس و عاطفه شباهت هاي زیادي دارد، به معناي هر نوع برانگیختگی ذهن و بدن است. هیجانات و احساسات بخشی از وجود ما هستند. بنابراین ما نسبت به دنیاي پیرامون خود حساس هستیم و از ان تاثیر می پذیریم. در واقع هیجان و احساس، پدیده هایی هستند که هر روز انواع مختلفی از ان ر ا تجربه می کنیم. با وجود این که احساسات در زندگی تمامی انسان ها مشترک است، اما هر یک از ما دنیاي مخصوص به خود را دارد.

احساسات و هیجانات، بخش جدا ناپذیري از زندگی تمامی انسان ها هستند. برخی از این احساسات خوشایند هستند و به ان ها، انرژي می دهند مثل شادي، عشق و … اما برخی از احساسات خوشایند نیستند و انسان ها معمولا از ان ها می گریزند، مثل ترس، خشم و … داشتن این احساسات می تواند در دراز مدت، مخرب باشد. بنابراین هیجانات، کارکردهاي مختلفی دارند، و می توان با جهت دهی مناسب هیجانات، زمینه اي براي زندگی سالم و روابط خانوادگی سالم، فراهم نمود.

احساسات نه تنها به زندگی ما پویایی و حیات می بخشند بلکه یک ابزار ارتباطی مناسب، محسوب می شوند. انسان ها به وسیله ی احساسات خود پیام هاي متقابلی را به یک دیگرمنتقل می نمایند. از سوي دیگر، نزدیک شدن انسان ها به یک دیگر و برقراري ارتباط مثبت، ناشی از چگونگی و نحوه ی درک هیجانی ان هاست. مشخص است که اگر بتوانیم احساسات خود را به شیوه ی مناسبی به دیگران منتقل کنیم و برداشت و تفسیر صحیحی از احساسات و هیجانات دیگران داشته باشیم، ارتباط مناسبی، حاصل خواهد شد. برخلاف ان، اگر نتوانیم شیوه ی مناسبی براي بیان احساسات خود پیدا کنیم ارتباطات ما، محدود خواهد شد.

عمدتا این باور وجود دارد که ما توسط دیگران یا توسط محرک هاي بیرونی بر انگیخته می شویم و احساسات ناخوشایندي همچون عصبانیت، خشم و غم به مادست می دهد. واقعیت این است که افکار افراد تاثیر بسیار مهمی در شکل گیري احساسات ان ها دارند.

ما دراین بخش به کمک متخصصان مشاوره خانواده دراصفهان می اموزیم که همه ی افراد محدوده اي از احساسات و هیجانات شدید را در زمان هاي مختلف، تجربه می کنند. تلاش می کنیم تا براي تشخیص و بروز هیجانات خود و دیگران، راه هاي مختلفی را امتحان کنیم راه هایی را بیاموزیم تا به وسیله ی ان ها بتوان با احساسات و هیجانات شدید، به طور موازي مدارا کرد. در این بخش به 3 احساس خشم، فقدان، شکست و راهکارهاي مقابله با ان ها می پردازیم.

راه های کنترل خشم در مشاوره خانواده اصفهان

 کنترل خشم

خشم یکی از هیجان هاي پیچیده انسان است. خشم، واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدرفتاري است؛ همه ی ما در طول زندگی خود با موقعیت هاي خشم انگیز مواجه شده ایم. اشکال خشم در این است که اگر چه بخشی از زندگی ماست، ولی ما را از رسیدن به اهداف باز می دارد.

اگر چه ما عقاید و برداشت هاي متفاوتی از خشم داریم و استانه ی خشم ما با یک دیگرمتفاوت است، اما می توانیم از راه حل هاي مطرح شده در این بخش، براي مقابله با خشم استفاده کنیم.

1- ارزیابی اولیه از رویداد

یک نقطه شروع خوب براي اموختن نحوه مقابله با خشم، تجزیه و تحلیل ارزیابی هاي اولیه خود است. وقتی که ارزیابی اولیه از رویدادي ناکام کننده و مشکل ساز به عمل می اورید، باید معین کنید، که ایا ان مسئله ارزش ناراحت شدن را دارد یا نه؟ همه ما انتظارات و خواسته هایی داریم که همیشه معقول و منطقی نیستند.

از این رو بررسی منطقی بودن ارزیابی هاي خود را به صورت یک عادت در اورید. اگر اصرار کنید که تمام کارها باید همیشه مطابق میل شما پیش برود و دیگران باید با شما خوب رفتار کنند و هرگز نباید ناکام شوید، خشمگین می شوید. باید بدانیم که دنیا بر اساس خواسته ها و ارزوهاي ما اداره نمی شود، بنابراین باید براي مقابله با ناکامی ها و بدرفتاری ها، مهارت مقابله اي مناسب را یاد بگیریم.

2- ارام سازی خود

وقتی خشمگین هستید، استفاده از مهارت ارام سازی خود بسیار مفید و اثر بخش است. می توانید از احساس خشم خود به عنوان نشانه اي براي شروع ارام سازي خود، استفاده کنید. به توصیه ی متخصصان مشاوره خانواده دراصفهان شما می توانید با استفاده از مهارت هاي تنفس ارام و عمیق، در مدتی کوتاه خود را ارام سازید. سپس در وضعیت بهتر و ارامتري راه حل هاي خودتان را بررسی کنید. همچنین می توانید از ارام سازي خود براي اماده کردن خود در جهت مواجه شدن با موقعیتی خشم انگیز، استفاده کنید. می توانید با مرور ذهنی نحوه واکنش خود در موقعیت مزبور، از خود حساسیت زدایی کنید.

3- خلاق بودن از نظر عاطفی

وقتی که خشمگین هستید، مراحل زیر را طی کنید:

اول: این حقیقت را بپذیرید که خشمگین هستید.

دوم: بینید که با خشمتان چه کاري می توانید انجام دهید؛ بعضی مواقع ممکن است به این نتیجه برسید که به نفع شماست که پرخاشگرانه پاسخ دهید. انچه دانستن ان در اینجا مهم است، عبارت از این است که شما داراي قدرت انتخاب و در عین حال، مسئول هستید که تصمیم بگیرید در موقع خشم شیوه صحیح واکنش شماچگونه باید باشد. خشم باعث نمی شود که به شیوه اي خاص عمل کنیم؛ بلکه ما خشمگین می شویم و انتخاب می کنیم که به روش مناسب اجتماعی یا به روش نا مناسب اجتماعی، پاسخ دهیم.

4- تخلیه کردن خشم

وقتی که خشمگین می شویم، سرگرم شدن به فعالیت جسمانی و خلاق می تواند در تخلیه کردن انرژي به ما کمک کند. ارزش تخلیه خشم این است که حالت فکري ارامتري در ما به وجود خواهد اورد تا مسئله اي را که در وهله اول ما را خشمگین کرده بود، حل کنیم. مهم این است که بدانیم تخلیه انرژي به عنوان یک مهارت، یک فرایند دو مرحله اي است. اولین مرحله، خارج نمودن فشار و برانگیختگی از بدنتان است. مرحله دوم به حل مسئله مربوط است. تخلیه انرژي باعث نخواهد شد که منبع ناکامی و بدرفتاري از بین برود؛ بلکه قدرت بیشتري به شما خواهد داد.

نحوه کنترل احساسات پس از مرگ عزیزان

 فقدان عزیزان (سوگ)

سوگ و فقدان عزیزان، بخش اجتناب ناپذیري از زندگی ماست. «فقدان» رویدادهایی از گسستگی روابط (چه در خانواده وچه در محیط های اجتماعی) تا جدایی و مرگ را در بر می گیرد. فقدان براي افراد متفاوت، معانی و تعابیر مختلفی دارد. اموختن درباره فقدان به عنوان تجربه اي انسانی در زندگی، به شما کمک می کند تا با پیشامدهاي زندگی راحت تر کنار بیایید و اگر مسلط به مهارت هاي مورد نیاز باشید، تغییرات وحشتناک و غیر عادي ظاهر نخواهد شد. راهکارهاي مقابله با فقدان عبارتند از:

1 -قبول واقعیت فقدان: باید با این حقیقت روبرو شوید که تجربه از دست دادن یک حقیقت است و این که نمی توانید به گذشته برگردید. این کار سخت و دردناک است و به زمان نیاز دارد. وقتی به این بیاندیشید که سرانجام این اندوه پایان خواهد پذیرفت، اسانتر خواهید توانست از غم و اندوه خود را رها سازید. به هنگام تمرکز روي این اصل، از گرفتار شدن در دو نقطه پرهیز کنید.

اول با دست کم گرفتن یا انکار کردن اهمیت فقدان، خودتان را منزوي نکنید. شما در دنیایی زندگی می کنید که با غصه ها و مشکلات روبرو خواهید شد. دوم، براي خود تاریخی را مشخص کنید که در ان تاریخ، خیال واهی برگشتن شخص از دست رفته را رها کنید.

2 -کنار امدن با زندگی جدید: به دنبال فقدان، زندگی ما دستخوش تغییر می شود. هیچ راهی براي غلبه بر این وضعیت وجود ندارد. زندگی شما از فصل هایی تشکیل شده است و هرگز نمی دانید که چه موقع یک فصل پایان خواهد یافت و فصلی جدید، اغاز خواهد شد. این حقیقت را بپذیرید که زندگی چالشی است که از شما می خواهد تا مهارت هاي جدیدي را یاد بگیرید و با تجارب جدید انطباق پیدا کنید.

3 -یافتن فعالیت هاي معنا دار: پیشنهاد متخصصان مشاوره خانواده دراصفهان، مشغول شدن به کار، یک مهارت مفید براي منحرف کردن خود از افکار افسرده کننده است. همچنین صرف انرژي خود در فعالیت هاي معنا دار، فرصتی براي شما فراهم می اورد که بر شکاف هاي زندگی که با از دست دادن کسی براي شما پیش امده، فائق ایید. فعالیت هاي معنا دار بعد از فقدان کسی می تواند به شما کمک کند تا حواستان از پرداختن به شکست هاي زندگی، منحرف شود و دوباره امیدوارانه و هدفمند به زندگی نگاه کنید.

4 -ادامه دادن به زندگی: باید خود را اماده کنید که به زندگی ادامه دهید. این بدان مفهوم نیست که شما حادثه فقدان را فراموش کرده اید. تجارب گذشته شما چیزهایی هستند که به رشد و بلوغ شما، کمک می کنند. ادامه دادن به زندگی به مفهوم رها کردن افراد یا حوادث گذشته شما نیست، صرفا به این مفهوم است که اماده هستید تا فصل جدیدي را اغاز کنید.

ترس از شکست

افراد مختلف در فرایند زندگی خود، به فعالیت هاي متعددي مشغول هستند. قدر مسلم این است که شرایط ویژه اي باعث احساس شکست در افراد می شود. مقابله با احساس شکست به عنوان یکی از این موارد، توانایی هاي ویژه اي را می طلبد. می توانیم شکست را رویدادي در نظر بگیریم که هم می تواند به عنوان یک مشکل و هم یک مزیت ارزیابی شود. با وجود اینکه شکست معمولا تجربه ناخوشایندي است، اما غالبا می توانیم از عهده ان براییم. ما باید تلاش کنیم تا بسیاري از شکست هاي خود را به عنوان بخشی از زندگی بپذیریم. ارزیابی اولیه به ما فرصت می دهد تا بسیاري از تجارب ناموفق خود را به عنوان بخش ی از زندگی بپذیریم و انرژي خود را براي کنار امدن با ان ها حفظ کنیم.

1 -استفاده از ارزیابی هاي منطقی: اولین چیزي که باید بعد از نتیجه گیري مبتنی بر اینکه شکست تان به ناراحتی انجامیده از خودتان بپرسید، این است که چگونه می توانم علت این شکست را به روش منطقی بشناسم؟ بخش مهم کنار امدن با شکست عبارت است از کسب نوعی نگرش کنار امدن. وقتی که در کاري شکست می خورید که ارزش ناراحت شدن را دارد، لازم است که تامل کنید و یک ارزیابی منطقی انجام دهید. اگر شکست به علت ان است که حل مشکل خارج از توانایی شما بوده، ممکن است بتوانید به هدف خودتان از طریق دیگر، دست پیدا کنید. اگر شکست، به این دلیل بوده که به اندازه کافی تلاش نکرده اید، شاید بخواهید جرات ورزي و گفتگو را در پیش بگیرید. ارزیابی هاي واقع گرایانه به ما کمک می کنند ک هبعد از تجربه شکست کمتر احساس بن بست کنیم، چراکه این ارزیابی ها، راهکار مثبتی را به ما نشان می دهند.

2 -اصرار داشتن: اگر شکست خود را نتیجه عدم تلاش بدانید، به احتمال زیاد لازم است، دنبال کار را بگیرید و بعد از شکست، تسلیم نشوید. وقتی که نگرش مسئله گشایی را اتخاذ می کنید، متعهد می شوی د که مسئولیت شکست خود را بپذیرید. همچنین اصرار و پشتکار داشتن مستلزم ان است که شما بیشتر به موفقیت فکر کنید تا نگرانی از شکست خوردن. اگر تجارب بعضی از افراد مشهور و موفق جهان را بررسی کنید، شاید به شما کمک کند تا ارزش پیگیري و پشتکار را درک نمایید.

3 -تسلط گرا بودن: افرادي که تسلط گرا هستند، می کوشند چالش ها را به تجارب یادگیري مفید، تبدیل کنند. ان ها نمی خواهند که کارها به اسانی پیش برود. تا وقتی که احساس می کنند چیزي از تلاششان حاصل می شود، چندان مهم نیست که ایا موفق شوند یا خیر؟ افراد تسلط گرا می توانند در مسائل دشوار خود را انطباق دهند. تسلط گرایی، خلاقیت را اسان می کند. زیرا در تسلط گرایی بر انگیزه درونی تاکیدمی شود. بخش مهم تسلط گرا بودن، عبارت از این است که با تکالیف و مسائل، رویکردي خلاقانه داشته باشیم که این خود به شما الهام می بخشد.

4 -فائق امدن بر کمال گرایی: افراد کمال گرا تصور می کنند که تمام کارها باید بدون عیب و نقص پیش برود و اگر عیب و نقصی در کار ایجاد شود، موضعی خود ویرانگرانه در قبال خود اتخاذ می کنند. ان ها شکست در بخشی از کار را به معنی شکست در مجموع ان می دانند. اما تفکر منطقی این است که بدانیم انجام همه کارها بدون عیب و نقص، ممکن نیست.

5 -داشتن انتظارهاي واقع گرایانه در زندگی: کنار امدن موفقیت امیز با شکست به مفهوم ان است که در زندگی انتظارهاي واقع گرایانه داشته باشید. اگر هدف هایی دست نیافتنی را دنبال کنید، همیشه شکست خواهید خورد و این کار دلسرد کننده است. اگر هدف هایتان بیش ا ز حد پیش پا افتاده باشند، هرگز شکست نخواهید خورد؛ اما زندگیتان خسته کننده خواهد بود. براي اینکه زندگی جالب و پرتکاپویی داشته باشید، باید اهداف خودتان را در سطحی تنظیم کنید که احتمال شکست در ان وجود داشته باشد.

این مبحث را با ذکر یک مثال به پایان می رسانیم.

مثال:

خانم حسینی، نماینده یک شرکت بازرگانی است. او در اولین تجربه شغلی اش باید در مقابل کارمندان یک شرکت داروسازي، سخنرانی می کرد تا ان ها را به قبول قراردادهايی تشویق کند. موضوعاتی که او باید در مورد ان سخنرانی می کرد، شامل عناوین متعددي بود و خانم حسینی بدون توجه به تفاوت و تعدد ان شروع به سخنرانی می کرد. مسلما نتیجه رضایت بخش نبود. خانم حسینی می توانست تجربه شکست خود را جدي تلقی و از سخنرانی در جلسات دیگر خودداري کند. اما او با قبول اینکه در هر کاري امکان شکست وجود دارد، به طبقه بندي موضوعات سخنرانی خود پرداخت و جلسه بعدي سخنرانی خود را با موفقیت به پایان رساند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *