مشاوره ازدواج

در مقاله ی قبلی به آشنایی با انواع سبک تربیتی والدین و هم چنین بررسی نیازهای جسمی ونیاز های روانی دوره ی نوجوانی  پرداختیم ، دراین مقاله نیز  مابقی نیاز های روانی نوجوانان و جوانان را بررسی خواهیم کرد.

 

نیاز به احساس تعلق داشتن و مورد قبول گروه همسالان واقع شدن

محبوبیت نوجوانان و جوانان در گروه همسالان تابع توانایی انجام دادن اموری است که در گروه اجتماعی آنها موجب کسب وجهه می شود (خسروپور، 1353). گاهی اوقات معیارهای گروهی بیشتر از معیارهای خانواده و مدرسه در رفتار نوجوانان تاثیر دارد و نوجوان تلاش می کند در اثر معاشرت و رابطه صمیمانه با آنها خود را مطابق آن معیارها بسازد و به همین جهت برای جلب و تایید گروه، بسیاری از مهارت های اجتماعی و رفتارهای گروهی را می آموزد و و قتی مقبول گروه شد احساس تعلق می کند. و اگر نتواند مورد قبول قرار گیرد، انزوا، مطرود بودن، نداشتن دوست و نداشتن ریشه در جامعه را به شدت احساس می نماید؛ و به همین جهت تقلید و همانندسازی دراین دوره اهمیت خاص پیدا میکند.

گروه جایی است که فرد می تواند توانایی ها و استعدادهای خود را در حد اعلا نشان دهد و رضایت خاطر کسب نماید، حتی اگر در گروه های مخرب و ضد اجتماع باشد، زیرا گروه نیاز مبرم نوجوان به برقراری تماس، روابط صمیمانه و تعلق را به خوبی ارضا می کند. در جامعة کنونی ما که رشد شهرنشینی به خصوص در شهرهای بزرگ افزایش سرسام آوری نموده است و تا اندازه ای خانواده از هم پراکنده شده و شکاف عظیمی بین نسل ها بوجود آمده و مخصوصاً فشارهای سیاسی و اقتصادی شدیدی که به اقشار جامعه وارد شده، عامل کم شدن صمیمت ها و دوستی ها گردیده است.

نوجوانان و جوانان به خاطر گریز ازتنهایی، از خود بیگانگی، غربت و بی همدمی اشتیاق عمیقی به گروه گرایی پیدا می کنند و بوجود آمدن این همه گروه های سیاسی و غیرسیاسی مخفی و علنی شاید به خاطر ارضای نیاز به احساس تعلق باشد که در جای دیگر برآورده نشده است.

نیاز به قابلیت و احترام

نیاز به قابلیت و احترام متضمن این حقیقت است که کنترل محیط همیشه برای انسان لذت بخش است و نفساً موجب سربلندی و رضایت خاطر می گردد. نوجوانان به یک ارزشیابی ثابت و استوار و معمولاً عالی از خودشان، به احترام به خود، یا عزت نفس، اعتماد به نفس و احترام به دیگران تمایل دارند.

وقتی آنان تصور می کنند انتظارات و توقعات محیط و اطرافیان را به خوبی می توانند برآورده سازند و دراین جهت نیز حرکت می نمایند، به خویشتن احترام میگذارند و از دیگران نیز توقع احترام دارند. ارضای نیاز به احترام و عزت نفس به احساساتی نظیر، اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، موفقیت، کفایت، شایستگی، کسب اعتبار و حیثیت و مفید و مثمر بودن در جامعه منتهی خواهد شد، که البته بدیهی است همه اینها مبتنی بر رفتار مسئولانه نوجوان است که استحقاق احترام را داشته باشد و نه بر اساس تعریف و تمجیدهای ظاهری و بی مورد.

 

نیاز به استقلال

یکی از شکایات نوجوانان  که در جلسات مشاوره ی خانواده دراصفهان شاهد آن هستیم این است که بسیاری از نوجوانان و جوانان می اندیشند که پدر و مادر نسبت به آنها کنترل و تسلط دارند و پیش خود فکر می کنند که آنها دیگر کودک نیستند که احتیاج به کنترل داشته باشند و می خواهند هر چه زودتر روی پای خود بایستند و در امورشان خود تصمیم بگیرند، و از آزادی های فردی و اجتماعی برخوردار باشند. آنها نیاز دارند بدانند زندگی شان زیر فرمان خودشان است و دیگران بدانهاشکل نمی بخشند.

 

نیاز به تشخیص و قدردانی

همیشه باتوجه به آنچه از سخنان نوجوانان در مشاوره ی نوجوان دراصفهان متوجه می شویم آن است که نوجوان نیاز دارد که اطرافیان ارزش زحمات و کارهای مفیدش را درک کرده، از او تشکر و قدردانی نمایند، و اگر از وی قدردانی نشود و مورد تشویق واقع نگردد حالت یاس و ناامیدی به او دست خواهد داد. نوجوانان احتیاج دارند که اطرافیان آنها بیشر رفتارهای مناسب شان را ببینند و بیشتر اعمال خوب آنها را تشخیص داده، به موقع آنها را مورد تشویق و قدردانی قرار دهند و میل ندارند که معایب آنها مورد توجه واقع شود. بنابراین بهتر است نقاط قوت نوجوانان را مورد تایید و تاکید قرار داد.

نیاز به مذهب و فلسفه حیات

مذهب عامل آرامش دل و رضایت روح است و فرد را از بسیاری از تشویق ها، اضطراب ها و ترس ها نجات می دهد و به عنوان یک تکیه گاه روحی مورد نیاز می باشد. استانلی هال معتقد است که نوجوانان در حدود 15 سالگی حداکثر احساسات دینی را دارا می باشند، زیرا با گرایش به طرف دین و اعتقادات مذهبی می خواهند تلاطم ناراحتی های خود را تخفیف دهند.

نوجوان یا جوان که سرتسلیم در برابر هیچ کس فرو نمی آورد و علیه همه قدرت ها عصیان می کند، در دورن متوجه ضعف ها و حقارت های خود می باشد، عظمت، قدرت و بقا و دوام خود را در مذهب می بیند، فلسفه زندگی و حیات خود را در مذهب جستجو می کند و در آن معنایی برای زندگی خویش می یابد. نوجوان میخواهد مذهب و مفاهیم مذهبی را شخصاً با نیروی عقل خود بررسی کند و حقایق را دریابد، بنابراین بسیاری از شک های مذهبی نیز در همین مرحله برای او ایجاد می شود که با یافتن پاسخ های مناسب راه تکامل خود را نیز طی می کند.

 

نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی

اصولاً زندگی بدون هدف فاقد معنا خواهد بود و هر کس نیاز دارد که فعالیت های خود را متوجه هدف و یا هدف های مشخص نماید. داشتن هدف در زندگی به فرد احساس رضایت و تحرک بیشتری می دهد. هدف هر چه بزرگ تر باشد انگیزه حرکت و تکامل فرد بیشتر می شود.

جوانانی که در زندگی هدف های مشخص ندارند و یا هدف های بسیار کوچکی را دنبال می کنند، غالباً در تزلزل و ناامنی بسر می برند؛ زندگی آنها فاقد ارزش بوده، دائماً در حال افسردگی، یاس و ناامیدی هستند و احساس تنهایی و پوچی و بیچارگی به آنها دست می دهد.

 

نیاز به احساس هویت و شناخت خود

نیاز به احساس هویت و شناخت خود و حفظ تعادل روانی و عاطفی در مقابل عوامل وفشارهای درونی و بیرونی نیز از نیازهای اساسی می باشد؛ نوجوان می خواهد بداند چیست و کیست، می خواهد احساس کند شخصی منحصر به فرد و خاص است، و مایل است اطمینان پیدا کند که خودش را پذیرفته است.

 

نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی

جوانان تمایل درونی دارند که هر چه را که بلقوه می توانند باشند، بشوند. استعدادهای درونی خود را شکوفا نمایند، که پیامد آن احساس رشد، بلوغ و سلامت روان خواهد بود. هر چند که ممکن است در این مرحله موفقیت چندانی در خودشکوفایی نداشته باشند اما نیاز آن را در خود احساس می کنند که بهره برداری کاملی از ظرفیت ها و توانایی های خود بنمایند، به کمال برسند و هر کاری را به بهترین نحو ممکن انجام دهند (مزلو، ترجمة رضوانی، 1367).

شاید تحقق بخشیدن به ارزش ها و آرمان های والای مذهبی، سیاسی و اجتماعی و نظایر آن مربوط به ارضای این نیاز باشد و شاید با چنین ارزش هایی است که افرادی شهید می شوند و همه چیز را فدای آرمان و ارزشی می نمایند که آنها را به کمال برساند.

آنها افرادی هستند قوی که به آسانی توان مقابله و رودرویی با نیروهای مخالف را دارند، میتوانند خلاف جریان عقیدة  عموم شنا کنند، و می توانند به قیمت جانشان هم که شده از حقیقت دفاع نمایند و در طول تاریخ دیده ایم که همیشه جوانان را در این راه پیش قدم بوده اند.

 

منبع: کتاب آموزش پیش ازدواج (نوشته ای از مهدی میر محمد صادقی)

گردآورنده : عارفه نصراصفهانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *