در مقالات قبلی به بررسی انواع مسائل و مشکلات دوره نوجوانی و جوانی ، بررسی مسائل خانوادگی ، انواع ساخت خانواده و علل سخت گیری خانواده ها پرداختیم ، دراین مقاله درادامه ی مباحث قبلی به ببرسی تاثیراتی که طلاق والدین بر نوجوانان دارد می پردازیم و درادامه ، راهکارهایی جهت کاهش مشکلات خانوادگی به والدین ارائه میدهیم.
طلاق والدین
بعضی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از کودکان می توانند با بحران های خانوادگی از جمله طلاق کنار بیایند، اما تحقیقات پژوهشگران ومشاهدات متخصصین ما در جلسات مشاوره نوجوان دراصفهان ،نشان می دهند که همیشه اینطور نیست. طلاق برای خیلی ازنوجوان ها به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است. واکنش یک نوجوان به طلاق و جدایی والدین از یک دیگر به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
- علت این که طلاق رخ داده است
- چگونگی ثبات روحی و احساسی والدی که در خانه با نوجوان زندگی می کند
- مشکلات مالی جدیدی که بعداز طلاق ایجادمی شود
- میزان حمایت روحی و احساسی که اقوام و بستگان و جامعه فراهم می کنند.
- اگر والدی که جدا شده نزدیک خانوادة خود زندگی کند، روابط جدید بین والدین نیزمی تواند دارای آثار مهمی بر نوجوان باشد.
در خلال مراحل اولیة بعد از طلاق والدین، نوجوانان سعی می کنند راه هایی برای تطابق پیدا کنندو این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. بعضی از نوجوانان پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان با تندخویی برخورد می کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی از آنها همواره به فکرازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است. در صورت وقوع این واکنش ها از طرف فرزند نوجوان، لازم است به آنها کمک کنید. امااین کار برای بعضی از والدین دشوار است. والدین در روزهای اول بعد از طلاق درگیر مشکلات خود هستند و این مسئله باعث می شود به سختی بتوانند وقت و توجه مناسبی را صرف فرزندان شان کنند. گاهی نوجوانان سعی در بدبین کردن والدین نسبت به هم دارند. به این صورت که در موردمشکلات مالی یا محدودیت هایی که یک والد به آنها تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند که به دشمنی و خصومت بین والدین دامن میزند، حتی در جلسات مشاوره خانواده دراصفهان مشاهده می شود ، بعضی از نوجوانان والدین شان را فریب می دهند تابتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیدا کنند. به این منظور، بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند و این رقابت برای همة اعضای خانواده مضر است. در بعضی موارد والدین از نوجوان به صورت محلی برای تخلیة احساسات منفی خود نسبت به یک دیگر استفاده می کنند، این کار بسیار تاثیر بدی بر روح و روان نوجوان دارد. لازم است والدین بعداز طلاق به طور پیوسته به فرزندان خود ابراز علاقه و محبت کنند، بدون این که به یک دیگر حمله کنند. همة نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها بعد از جدایی والدین با هم دیگر تفاوت دارد. معمولاًوقوع طلاق در خانواده باعث می شود اکثر نوجوان ها از ایجاد یک رابطة مبتنی بر عشق بترسند، آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات وناراحتی های بعدی در امان باشند. هم چنین نوجوانانی که پدر و مادرشان طلاق گرفته اند، انتظارات و توقعات شان از دیگران و حتی اززندگی آیندة خود کاهش پیدا می کند و احساس ناتوانی برای اصلاح امور دارند. مورد دیگری که بر نوجوانان تاثیر زیادی می گذارد، روابط جدیدی است که والدین ایجادمی کنند. به خصوص ازدواج مجدد والدین می تواندسازگاری آن ها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند. در این گونه موارد مشاوره های فردی، خانوادگی و گروهی می تواندبسیار کمک کننده باشد. به خصوص گروه درمانی با سایر نوجوانان حاصل طلاق بسیار مفید است. چون اطلاع از این که دیگران هم مسائل مشابهی را داشته اند، به فرد احساس راحتی می بخشد، به علاوه، این که آنها می توانند مشاهده کنند که وضعیت خودشان از بعضی جهات از دیگران بهتر است. قبل از این که در روابط شما و فرزندان تان مشکلات بزرگی ایجاد شود، به دنبال مشاوره بروید. لذا ما در جلسات مشاوره طلاق در اصفهان از زوجینی که صاحب فرزند هستند ،درخواست می کنیم ، تاجایی که ممکن است بعد از طلاق، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابه جا نکنید. اگرامکان پذیر است، نوجوان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.
جدایی فرزندان از والدین به هر نحوی که باشد چه در اثر طلاق، چه در اثر فوت پدر و یا مادریا هر دو، یکی از عوامل مهم انحرافات، ناسازگاری ها و بزهکاری های آنان می باشد؛ بخصوص موقعی که نوجوان مجبور است با ناپدری یا نامادری زندگی کند، دائماً نگران و مضطرب است که مبادا ناپدری و یا نامادری بخواهد روابط او را با والدین برهم زده و او را بد جلوه دهد.
چند توصیه به والدین جهت کاهش مشکلات خانوادگی
1 .والدین نوجوانان و جوانان را از محبت سیراب نمایند تا آنان به هر آشنا و بیگانه ای روی نیاورند و به طرف افراد فاسد و اماکن فاسد کشیده نشوند. بسیاری از انحرافات دختران وزنان برعکس آنچه مردم تصور می کنند به خاطر شهوت و یا پول و تامین زندگی نیست، بلکه رفع کمبودهای محبت در گذشته است.
2 .والدین کانون خانواده را محلی امن و پناهگاهی مستحکم برای فرزندان نمایند، به یک دیگراحترام بگذارند و بخصوص در حضور آنها از اشتباهات و خطاهای یک دیگر چشم بپوشند.
3 .هیچ کس انتظار ندارد که اختلاف و مشاجره های بین والدین به وجود نیاید، مهم این است که اگر اختلافی پدید آمد واکنش والدین در مقابل این اختلافات چگونه است و آنها با یک دیگرچگونه برخورد می کنند و آیا کنترلی بر رفتار خود دارند یا خیر، ضمناً نباید در حضورفرزندان به مشاجره بپردازند و عیوب یکدیگر را در حضور آنها بازگو کنند.
4 .والدین باید به فرزندان خود احترام بگذارند و به آنها کمک کنند تا نواقص خود را رفع نمایند، نصایح و تذکرات خود را با استدلال و منطق و در خلوت با آنها درمیان نهند و هرگزدر حضور دیگران بخصوص همسالان به پند و اندرزدادن آنان نپردازند، ضمناً سخنی را به آنها بگویند که خود بدان عمل می کنند.
5 .والدین با فرزندان خود صحبت نمایند و به سخنان آنها نیز گوش دهند، به آنان توجه کنند وزمینه هایی را ایجاد نمایند تا نوجوانان و جوانان حرف ها و رازهای خود را برایشان بازگو نمایند و والدین را غمخوار و یار و خیرخواه خود بدانند، نه کسانی که با خشونت و تحمیل تصمیمات خود با آنها رفتار می کنند.
6 .والدین نباید نوجوانان و جوانان خود را به خاطر ضعف هایی که دارند تحقیر نمایند و آنها رابا همسن و سالان خود مقایسه کرده، صفات نیکوی دیگران را به رخ آنها بکشند.
7 .والدین بیش از حد توان و ظرفیت فرزندان شان از آنها توقع و انتظار نداشته باشند و با درک دنیای آنها، به هر مقدار که تلاش می نمایند از آنها قدردانی کنند.
8 .والدین به نوجوانان و جوانان بیاموزند که از مشکلات نباید گریخت، بلکه روش حل مسئله،راه های مبارزه با مشکلات و راه حل آنها را به فرزندان خود آموزش بدهند.
9 .والدین فرزندان خود را در مضیقة شدید مالی قرار ندهند و بدون کمک آنها را رها نکنند، دراین دورة زندگی از آنها حمایت کنند و امکانات و آموزش لازم را برای کسب درآمد را نیزدر اختیار آنان قرار دهند. (ضمن تحصیل، حرفهایی نیز به آنها بیاموزند).
10 .امکانات ازدواج را هر چه زودتر برای فرزندان فراهم نمایند تا آن ها به فساد چشم و دل وعمل مبتلا نگردند. بهترین سن ازدواج برای دختران و پسران باتوجه به رشد عقلانی وبلوغ فکری ونیز نیازهای آن ها است. والدین و سایر مسئولان مملکتی بهتر است حمایت های مالی خود را در این سن افزایش دهند تا جوانان بهتر بتوانند ادامه تحصیل بدهند و با آرامش زندگی زناشویی خود را شروع نمایند.
11 .والدین باید روح معنویت را در فرزندان خود تقویت نمایند و ارزشهای انسانی،مذهبی و اخلاقی را با ایمان و اعتقاد به مبانی الهی به طور صحیح در آن ها ایجاد کنند.
بدون دیدگاه