در این مقاله درزمینه ی مباحث پیش ازازدواج، به ریشه یابی علل ترس از دوران نامزدی و طول دوران نامزدی از دیدگاه متخصصان مشاوره پیش ازازدواج دراصفهان، میپردازیم.
ترس از دوران نامزدی
برخی از خانوادهها به خوبی فرایند نامزدی را میپذیرند و به دختر و پسر جوان اجازه میدهند که این دوره را قبل از عقد رسمی طی کنند. اما برخی از خانوادهها سعی می کنند، حتی المقدور از نامزدی پرهیز کنند و سریعا این دوره را با عقد رسمی خاتمه دهند. در عین حال مهم ترین مخالفان نامزدی خانوادهی دختر هستند. نامزدی در شرایط فعلی، بیشتربرای خانمها و خانواده ی آن ها ایجاد نگرانی میکند.
دلایلی که خانم ها و خانوادههای آن ها در جلسات مشاوره پیش ازازدواج دراصفهان برای ترس از نامزدی عنوان می کنند عبارتنداز: نامزدی رسمیت ندارد، ممکن است پسر، دختر را رها کند و برود. حرف و سخن زیاد است، ممکن است به هم بخورد، اسم روی دختر میماند، ممکن است پسراز دختر خسته شود، همه متوجه میشوند و این که دختر در صورت جدایی مثل یک زن مطلقه میشود؛ اما شرایط یک زن مطلقه، مثل دریافت مهریه، را ندارد.
در ابتدا وقتی به این نگرانیها نگاه میکنیم، ملاحظه میکنیم که این نگرانی ها ریشه در فرهنگ و عرف ما دارد و خاص حداقل کشور ماست. اگر با فرهنگ دیگری زندگی میکردیم، به احتمال بسیار زیاد این نگرانیها وجود نداشت. به هر حال این نگرانی وجود دارد. اما همین که این نگرانی فرهنگی است به ما این امکان را میدهد، که بتوانیم آن را تغییر دهیم و بر آن فایق آییم. فقط لازم است که در ابتدا متوجه این مساله بشویم که آیا این نگرانی، یک نگرانی مثبت است، یا این که لازم است برآن فایق شویم. چون این خود ما هستیم که فرهنگ را میسازیم. در صورتی که یک مساله فرهنگی و عرفی کارکرد مناسبی داشته باشد، باید آن را حفظ کرد و بر آن تاکید کرد. اما برخی از عادات اجتماعی به مرور زمان کارکرد مناسب خود را از دست میدهند و تنها به صرف عادت تداوم مییابند. مهم این است که آگاهی پیدا کنیم و به صورت آگاهانه یک عرف فرهنگی را تداوم ببخشیم یا آن را تغییر دهیم. ترس از نامزدی به نظر میرسد ریشه در چند تاکید فرهنگی و چندین ترس فرهنگی دارد. این تاکیدها و ترس ها از قرار زیراست:
- تاکید برتقدیرو سرنوشت
- تاکید بر ازدواج به هرقیمتی
- تاکید برتعجیل در ازدواج
- ترس از جدایی
- ترس از سوء استفاده جنسی
- ترس از خطا و اشتباه
- ترس از فرصت ها
- ترس از عدم قطعیت
در ادامه، به اجمال هرکدام از این موارد را توضیح میدهیم.
تاکید بر تقدیر و سرنوشت
انسان در ساختن آینده ی خود نقش به سزایی دارد و اگر از این توانمندی و اختیار خود استفاده نکند، به خود ستم کرده است. تاکید بیش از حد برتقدیرو سرنوشت، باعث میشود که انسان ها تلاش نکنند و شرایط را تغییر ندهند و یا اگر شرایط قابل تغییر نیست، خود را از محیط جدا نکنند. زمانی که ما بر تقدیر تاکید میکنیم، آن چه را که به هردلیلی پیش آمده است، جبرا و الزاما میپذیریم. بدون آن که توجه کنیم که میتوانیم شرایط و محیط را تغییر دهیم. تاکید بیش از حد بر تقدیر و سرنوشت، اختیار ما را نادیده میگیرد. در چنین فضایی هرآن چه که بر اختیار انسان ها تاکید میکند، کمتر مورد پذیرش واقع میشود. نامزدی هم از جمله مواردی است که بر اختیار انسان ها تاکید دارد. نامزدی به این معنی است که ما اختیار داریم که قبل از عقد رسمی جدیتر فکر کنیم و اختیار داریم که اگر نامزد ما فرد مناسبی نبود، یا ارتباط ما ارتباط درستی نبود، از ازدواج پرهیز کنیم. نامزدی یعنی اختیار انسان برای ارزیابی و سنجیدن ارتباط قبل از پذیرش آن. نامزدی یعنی پذیرفتن این که عقد ازدواج، عقد و پیمان دو انسان است و آن ها در پذیرفتن این پیمان مختار و آزاد هستند.
تاکید بر ازدواج به هرقیمتی
جامعه ی ما فرد متاهل را بیشتر از فرد مجرد به رسمیت میشناسد. در صورتی که فرد از آن جا که فرد است، رسمیت دارد و رسمیت فرد از تاهل او ناشی نمیشود. به همین دلیل برخی افراد فقط برای این که ازدواج کرد، ه باشند تن به ازدواج میدهند. مشخص است که در یک چنین شرایطی، امکان این که ازدواج ناموفقی سربگیرد، بسیار زیاد است. این افراد از آن جا که میخواهند فقط ازدواج کنند، شاید کمتر احساس نیاز به گذران دوره ی نامزدی داشته باشند. و احتمالا نیازی به دقت بیشترنمی بینند. ازدواج برای آن هاصرفا یک رفع تکلیف است و از آن جا که به دلیل وظیفهای که دارند، به سوی آن می روندکمتر برای آن انرژی صرف می کنند و کمتربه درستی و نادرستی آن فکرمی کنند. نامزدی از آن جا که بستری را فراهم میکند تا افراد به ارزیابی ارتباط بپردازند، کمترمورد توجه این گونه افراد است.
تاکید بر تعجیل در ازدواج
تعجیل در ازدواج و سرعت در ازدواج به راحتی به ازدواج ناموفق منجرمی شود. نامزدی سرعت ازدواج را کاهش میدهد و باعث میشود تا از تعجیل در ازدواج پرهیز شود. آن ها که تعجیل بیشتری برای ازدواج دارند، طبیعی است که احساس نیاز کمتری برای گذران این دوره داشته باشند.
«در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست». این عبارت معمولا برای ازدواج به کار میرود. درست است در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست اما کاری که خیر بودن آن ثابت شده باشد. آیا همه ی ازدواجها خیر است؟! شاید در وهله ی اول همه فکر کنند که خیر است اما برای اثبات آن خیر، لازم است زمان بگذرد و نامزدی به ما زمان میدهد. ما معتقدیم که پس از دوره ی نامزدی، وقتی دو نفرمصمم به ازدواج شدند و ازدواج خود راخیردانستند، آنگاه در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.
ترس از جدایی
جدایی کار سادهای نیست. اما ترسیدن از آن دردی را دوا نمیکند. ترس ازجدایی مانند ترس از جراحی است. با ترس از جراحی و فرار از آن هیچ چیزی درست نمیشود. جدایی خوب نیست اما گاهی اوقات لازم میشود و گاهی اوقات از آن چارهای نیست. به ما بسیار سفارش می کنند که از دوست ناباب جدا شویم، اما کمتر توصیه می شودکه از نامزد یا همسر ناباب جدا شویم. نامزدی فرصتی است که هزینههای جدایی را کاهش میدهد.
بسیاری از افراد وقتی متوجه میشوند که نامزد آن ها یا همسر آن ها انسان نادرستی است، به دلیل ترس از جدایی اقدام جدی برای جدایی انجام نمیدهند. مسامحه می کنند وفکر می کنند که با انکار مساله و پاک کردن صورت مساله، مشکل حل میشود. آن ها احیانا زمانی که صاحب فرزند یا فرزندانی میشوند، دوباره با همان مساله قدیمی روبرو می شوندو این بار مجبور هستند که هم خودشان و هم فرزندان شان هزینه ی ترس آن ها را و هزینه مسامحه و انکار آن ها را باهم بپردازند. طبق تجارب ما در زمینهی مشاوره طلاق در اصفهان، بسیاری از طلاقها در پنج سال اول ازدواج رخ میدهد. نامزدی فرصتی را فراهم میکند که تعدادی از این موارد در این دوره رخ دهد. جدایی در زمان نامزدی هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی بسیار کمتری نسبت به طلاق دارد. بنابراین در صورتی که سنت نامزدی که ریشه در فرهنگ و عرف ما دارد، تقویت شود میتوانیم شاهد کاهش آسیب های ناشی از طلاق باشیم.
طبیعتا جدایی در دوره ی نامزدی بسیار بهتر از طلاق است. اما بسیاری از افراد به این دلیل که از طلاق و جدایی میترسند از دوره ی نامزدی پرهیزمی کنند، چرا که احساس می کنند قید و بندی برای پیشگیری از جدایی در این دوره وجود ندارد و ممکن است یکی از آن ها به راحتی دیگری را رها کند و برود. به همیل دلیل سعی می کنند تا با عقد رسمی و حتی مهریه سنگین، دیگری را مجبور کنند که در قید ازدواج باقی بماند و هرگز به فکر جدایی و طلاق نیفتد. این افراد نامزدی را به دلیل سهولتی که برای جدایی ایجاد میکند، رد می کنند چرا که احساس می کنند باید از هرگونه جدایی، پرهیز شود.
ترس از سوء استفاده جنسیی
در ابتدا لازم است که منظورمان را از سوء استفاد ه جنسی به صورت روشن تری بیان کنیم. سوء استفاده جنسی یا Abuse Sexual هنگامی است که شخصی مجبور یا فریفته به ارتباط جنسی شده باشد که میتواند شامل لمس دستگاه تناسلی یا سایر قسمت های خصوصی بدن مثل سینه و باسن، دخول تناسلی، دهانی یا مقعدی، روسپیگری، هرزه نگاری، مکالمات تلفنی مستهجن، جوک، شوخی، عورت نمایی، نگاههای شهوانی و… باشد. در سوء استفاده جنسی «اجبار» یا «فریفتن» مشخص کننده ی آزار یا سوء استفاده است.
در دوران نامزدی به دلیل این که تماس های دختر و پسر بیشتر و نزدیکتر میشود، امکان تماس یا رابطه جنسی افزایش پیدا میکند و در صورتی که اجبار یا فریب باعث این گونه روابط باشد، سوء استفاده جنسی رخ میدهد.
«اجبار» در رابطه ی جنسی در موارد استثنایی ممکن است در زمان نامزدی وجود داشته باشد. در مواردی که مرد میترسد دختر را از دست بدهد. یا این که دخترزمزمه های جدایی سرمی دهد و مرد میترسد از این که نامزدی آن ها به ازدواج نیانجامد، برای این که او را مجبور به ازدواج کند، ممکن است به اجبار او را وادار به رابطه ی جنسی کند یا حتی به او تجاوز کند. تهدید و اجبار برای رابطه ی جنسی در موارد استثنایی در نامزدی می تواندوجود داشته باشد اما اجبار به رابطه ی جنسی یا تجاوز جنسی در همان موارد استثنایی هم، زمانی احتمال به وجود آمدن دارد که دختر، خواهان جدایی باشد. حالا اگر این دختر بدون نامزدی هم ازدواج میکرد آیا زندگی خوبی داشت؟! البته لازم به ذکر است، مردی که به هر دلیلی تجاوز جنسی کند یا اقدام به تهدید اجبار به رابطه ی جنسی کند مناسب و شایستهی ازدواج نیست. اما مساله ای که این جا مطرح است مسایل حقوقی چنین مواردی است. اگر مردی در دوران نامزدی تهدید به رابطه جنسی کرد یا تجاوز جنسی کرد، قانون از دختر چه حمایتی میکند؟
فریب فرد برای رابطه جنسی در زمان نامزدی نیزممکن است اتفاق بیفتد که باز مصداق سوء استفاده جنسی است.
مریم 30 ساله، 4 سال است که ازدواج کرده. است او بعد از یک عشق ناکام با همسرش آشنا شده است. یک پسر دو ساله حاصل این ازدواج است. مهناز با همسرش مشکل دارد. او همسرش را دوست ندارد و میگوید «همسرم معتاد است و نمیخواهم با او زندگی کنم». مهناز میگوید: «همسرم مرا فریب داد، او در دوره ی نامزدی از من درخواست رابطه ی جنسی کرد، من اول مقاومت کردم اما نهایتا تن به رابطه ی جنسی دادم. بعداز چند بار رابطه ی جنسی، شوهرم به من گفت که معتاد است. او گفت حالادیگر نمیتوانی مرا ترک کنی.»
مورد بالا نمونهای از فریب است که مراجعان دیگر درجلسات مشاوره طلاق در اصفهان، موارد مشابهی را بیان می کنند.
در مثال بالا این موارد قابل توجه است:
1 – پاسخ مثبت خانم به رابطه جنسی و 2- عدم اطلاع خانم از اعتیاد آقا 3-ترس مرد از این که دختر با او به دلیل اعتیادش، ازدواج نکند. 4 – عشق ناکام دخترو ترس دختراز این که اگرتن به رابطه ی جنسی ندهد، بازهم شکست بخورد.
در مورد فریب جنسی ما شاهد ترس مردان و مشکلات روانی یا جسمانی پنهان آن ها هستیم که باعث میشود برای ادامه ارتباط به فریب جنسی متوسل شوند. در مورد بالا اگر این دختر تن به رابطه جنسی نمیداد (امری که در نامزدی به طور جدی باید از آن پرهیز شود) آیا آن مرد موفق به فریب او میشد؟ اگر دختر فریب خوردنش را می پذیرفت و هزینههای آن را از همان زمان نامزدی تقبل میکرد، آیا کودکی در این میان، دچارآسیب میشد؟ یک سوال اساسی در این مورد این است که آیا نامزدی به نفع این دختربودیا به ضرر او؟! واقعا نامزدی به ضرر چه کسانی است؟! چه کسی از نامزدی میترسید؟! وبه نفع چه کسی بود که هرچه سریع ترعقد ازدواج بسته شود؟ آیا بهتربود که این خانم بدون نامزدی ازدواج کند؟ فریب در این مورد از چند آبشخور تغذیه میکند. اول عدم اطلاع و عدم شناخت کافی دختر از وضعیت مرد، دوم ترس دختر از این که در خانه بماند و ازدواج نکند و این مورد هم مانند عشق ناکام قبلی به ازدواج منجر نشود و احتمالا همین بستری را فراهم کرده است تا تقاضای رابطه ی جنسی رابپذیرد. سوم ضعف مرد و ترس او ازدواج نکردن دختر که انگیزهای شده است تا به سمت فریب و سوء استفاده جنسی حرکت کند.
برخی از مردم وقتی از سوء استفاده جنسی صحبت می کنند، منظورشان سوء استفاده جنسی با تعاریف بالا نیست؛ بلکه نظر آن ها تمتع و برخورداری جنسی است. این افراد معتقدند در نامزدی امکان رابطه ی جنسی وجود دارد و در صورت جدایی دختر دیگریست باکره یا این که علی رغم این که باکره است مردم او را به عنوان یک دختر باکره نمیشناسند. منظور این افراد از سوء استفاده جنسی استفاده و تمتع و بهره مندی جنسی بدون ازدواج است. آن ها نمیخواهند که دخترشان وارد یک رابطه ی جنسی شود که به ازدواج نیانجامد.
اولین مطلبی که در این مورد باید اشاره شود این است که دو نفر که نامزد میشوند به قصد ازدواج نامزد میشوند و اکثر نامزدی ها به ازدواج منجر میشود و تنهابرخی از نامزدی ها به جدایی منجرمی شود. همان طور که همه ی ازدواجها به طلاق منجر نمیشود بلکه تعدادی و درصدی از آن ها به طلاق منجر میشود. آیا درست است که ازدواج نکنیم چون احتمال طلاق وجود دارد؟! این احتمال وجود دارد که نامزدی به ازدواج نیانجامدو به جدایی ختم شود اما آیا این گونه جداییها بهتر از یک ازدواج نابسامان و آسیب زننده یا طلاق نیست؟ در ازدواج، احتمال خطا و اشتباه یا حتی فریب وجود دارد. همانند هر عقد دیگری در عقد ازدواج نیز ما شاهد این مسایل هستیم و فلسفه وجودی نامزدی کاستن خطا و اشتباه یا فریب است نه این که بستری را برای خطا و اشتباه فراهم کنیم. در عقد قراردادهای مهم یا عقد خرید معمولا پیش قرار داد یا پیش فاکتور ارایه میشود و برای فسخ آن قرار داد یا خرید معمولا یک جریمهای را مشخص می کنند.
نامزدی کارکرد یک پیش عقد را دارد. نامزدی یک دوره پیش از عقد است که اگر دو از همه جهت راضی بودند، وارد عقد رسمی میشوند و در صورتی که رضایت نداشتند وارد عقد ازدواج نمیشوند.
در مورد تمتع و برخورداری جنسی، در زمان نامزدی لازم است که نقش دختران و پسران یا نامزدها نایده انگاشته نشود. براساس مبانی تجربی و علمی و مبانی عرفی و فرهنگی، نبود رابطه ی جنسی در زمان نامزدی، توصیه میشود. نبود این رابطه کاملا بستگی به خود دختر و پسر و توانمندی آن ها و شناخت و آگاهی آن ها دارد. و ما نباید نقش آن ها را نادیده انگاریم. در صورتی که دختر و پسر آموزش دیده باشند و به نبود این رابطه در زمان نامزدی آگاهی داشته باشند، مسوولیت رابطه جنسی بر عهده آن هاست. هنگامی که دو نفر میخواهند مسوولیت زندگی خانوادگی را بر عهده بگیرند، این حداقلی از مسوولیت است که برای یک دوره ی زمانی از رابطه جنسی پرهیز کنند تا بتوانند به قطعیت در تصمیم گیری برسند. نهایتا ما در عین حال که ترس و نگرانی خانواده ی دختر را در مورد تماس یا رابطه جنسی میپذیریم، به کارکردهای مثبت نامزدی و اهمیت نامزدی اشاره میکنیم. این نگرانی ها همه بیانگر ترس و نگرانی خانوادهها از آینده ی فرزندان آن هاست. ما بر این باور هستیم که نامزدی میتواند نگرانی خانوادهها و جوانان را کاهش دهد چرا که میتواند ازشکل گیری ازدواجهای آسیب زا پیشگیری کند.
ترس از خطا و اشتباه
انسان اشتباه میکند و جایز الخطا است. اشتباه و خطا لازمه ی رشد آدمی است. درست است که هرچه خطا کمتر باشد،. بهتر است اما از خطا و اشتباه گریزی نیست. مهم این است که آدمی به خطای خود پی ببرد. آگاهی، مهمترین ویژگی انسان است و آگاهی از خطاها و اشتباهات یکی از مهم ترین انواع آگاهی هاست. پی بردن به خطا و آگاهی از آن گام اول است و پذیرفتن آن و قبول کردن آن گام دوم و نهایتا مسوولیت اشتباه را بر عهده گرفتن و هزینهی اشتباه را پرداختن گام سوم است. از آن جا که خطا، هزینهی زیادی برای انسان ها در بردارد، تلاش میشود که بر روی خطاها سرپوش گذاشته شود. خطا و اشتباه انکار میشود و به آن توجه نمیشود. بسیار اندکند آن هایی که خطای خود را بپذیرند و از آن ها کمتر، کسانی هستند که هزینهی خطای خود را بپردازند و قبول مسوولیت کنند.
ما از اشتباه میترسیم، چرا که بار سنگینی را بر دوش ما میگذارد. اشتباه بار سنگینی است که برداشتن آن توان زیادی میخواهد و ما ترجیح میدهیم که اصلا اشتباه نکنیم. اما این بدین معنی نیست که ما اشتباه نمیکنیم. علی رغم ترجیح ما و علی رغم ترس ما، بازهم اشتباه می کنیم و مرتکب خطا میشویم و این لازمه ی زندگی است. با ترس از خطا، مشکل حل نمیشود، بلکه با پذیرفتن خطا و اشتباه میتوان قدرت تخریب آن را کاهش داد.
ازنظرمتخصصان مشاوره پیش ازازدواج دراصفهان یکی از دلایلی که برخی از افراد از نامزدی پرهیز می کنند، این باشد که نمیخواهند با اشتباه خود روبرو شوند. به نظرمیرسد نمیخواهند باور کنند، که ممکن است آن ها نیز مرتکب اشتباه شوند و لازم است که در یک محدودهی زمانی به این مساله بیاندیشند که آیا صحیح عمل کرده اند یا نه؟ آیا درست انتخاب کرده اند یا نه؟
ترس از فرصت ها
وقتی که فرصتی داریم مجبور به انتخاب هستیم. و زمانی که از حق انتخاب خود بهره میبریم، لازم است که هزینههای انتخاب خود را بپردازیم. گاهی فرصت ها برای ما اضطراب آور میشوند، چرا که ما را در برابرانتخاب های متعدد قرار میدهند و هرانتخاب، میتواند زندگی را دگرگون سازد. فرصت داشتن به انسان توانمندی و قدرت میدهد و بسیاری از افراد از قدرت و توانمندی میهراسند. وقتی دیگران برای ما تصمیم میگیرند، راحتتر هستیم. وقتی که فال و پیشگویی به فریاد ما میرسد، احساس خرسندی میکنیم. زمانی که برای ازدواج، استخاره میکنیم، خیال مان راحت است. اینها یعنی این که نمی خواهیم حق انتخاب خود را به رسمیت بشناسیم و از فرصتی که در اختیارمان است، استفاده کنیم. به نظر میرسد دوست داریم اختیار و حق انتخاب خود را واگذار کنیم و قدرت خود را تفویض کنیم. نامزدی یک فرصت است. این دوره ایجاد فرصت میکند وقدرت انتخاب و توانمندی ارزیابی را به نامزدها میدهد. اگراز فرصتها بترسیم احتمالا از نامزدی هم خواهیم ترسید.
ترس از عدم قطعیت
وقتی کاری قطعی نیست، انسان نگران است. نتیجه را نمیداند و این اضطراب آوراست. عدم قطعیت ایجاد اضطراب میکند. اما آیا باید همه ی اضطرابها بر طرف شود؟ آیا همه ی نگرانیها نابجا است؟ زمانی که دو نفر نامزد هستند، ازدواج آن ها قطعی نیست و این موجب نگرانی، است. اما آیا تحمل این نگرانی، بهتر نیست؟ نگرانی میتواند ما را ازمهلکه ها و خطرات رهایی بخشد. نگرانی به ما اخطار میدهد وما را هشیار میکند. به نظرمی رسد بهتر است با برخی از نگرانیها کنار بیاییم و آن ها را تحمل کنیم، چرا که کارکرد مثبتی برای زندگی دارند. کمی نگرانی در دوره ی نامزدی میتواند ما را از نگرانی ها وترس های زیادی در آینده رهایی ببخشد.
طول زمان نامزدی
با توجه به تحقیقات وهمچنین تجارب متخصصان در زمینهی مشاوره پیش ازازدواج دراصفهان، نامزدی کمتر از شش ماه و نامزدی بیشتر از سه سال، با طلاق بعدی در ارتباط است. بنابراین پیشنهاد میشود که دوره ی نامزدی کمتر از شش ماه نباشد و بیشتراز سه سال نیزبه طول نیانجامد.
بدون دیدگاه