به دلیل اهمیت و تاثیر گفتگو بر روابط صمیمانه درخانواده در این مقاله به تعریف گفتگو (ارتباط)، توانمندی ها و موانع موجود در گفتگو و اصول گفتگو از دیدگاه متخصصان مشاوره خانواده در اصفهان، می پردازیم.
گفتگو قلب روابط صمیمی انسانی است و پایه و اساسی است که سایر جنبه های روابط انسان ها بر آن بنا نهاده می شود. گفتگو راهی است که انسان از طریق آن معانی را خلق می کند و به صورت کلامی و یا غیرکلامی آن را با دیگران در میان می گذارد.
توانایی گفتگو، یکی ازمعدود مهارت هایی است که افراد، اگر بخواهند از روابط صمیمانه لذت ببرند، باید بر آن تسلط یابند. در حقیقت، توانایی و اشتیاق برای گفتگو و ارتباط خوب از جمله مهم ترین عوامل نگهدارنده یک رابطه رضایت بخش است. در این بخش قصد بر آن است که به هنر گفتگوی بین فردی نظری انداخته شود، که در این میان به تعریف گفتگو، اهمیت گفتگو، اصول و سبک های گفتگو، مهارت های گفتگو،الگوهای تخریب گر و ارتقا بخش گفتگو و در نهایت عوامل موثر بر کیفیت گفتگو پرداخته خواهد شد. امید است با آگاهی از آن ها و به کارگیری آن ها، سطح صمیمیت شما با همسر، اعضای خانواده و دوستان تان افزایش یابد. به این دلیل که گفتگو، کلید ازدواج موفق است، این بخش را با برخی از یافته های پژوهشی (اولسون و اولسون، 2000 )که بر نقش گقتگو در روابط زوجی تکیه دارند، آغازمی کنیم.
توانمندی ها و موانع موجود در گفتگو
در مطالعه اولسون و اولسون (2000 )با مقایسه توانمندی های اصلی گفتگویی در زوج های خرسند و ناخرسند مشخص شد که زوج های خرسند بیش از 6 برابر از زوج های ناخرسند از نحوه ی گفتگو با یک دیگر خشنودند. اکثر زوج های خرسند احساس می کنند که همسرشان آن ها را درک می کند، در حالی که فقط 13 %زوج های ناخرسند چنین احساسی داشتند. تقریبا همه زوج های خرسند (96 %)اظهار کردند که قادر به بیان احساسات حقیقی شان هستند، در حالی که این موضوع فقط برای 30 %زوج های ناخرسند صادق بود. زوج های خرسند (83 %)در مقایسه با زوج های ناخرسند (18 %)شنوندگان خوبی برای همسران شان هستند. اکثر زوج های خرسند (79 %)عباراتی که باعث تحقیر همسرشان شود، بیان نمی کنند، اما تعداد اندکی (20 %)از زوج های ناخرسند، توانایی انجام چنین کاری رادارند.
بر حسب مسایل مشکل آفرین برای همه همسران، این مطالعه بر همه زوج ها بدون توجه به خرسند یا ناخرسند بودن شان تمرکز کرد. اکثریت قریب به اتفاق زوجها (83 %) آرزو داشتند که همسرشان بیشتر مشتاق در میان گذاری احساساتش باشد.
بیشتر از 70 %همه زوج ها در ابراز خواسته ها و نیازهای خودبه همسرشان مشکل داشتند و احساس نمی کردند که به وسیله همسرشان درک می شوند وحس می کردند که همسرشان اغلب اوقات از بحث در مورد مسایل امتناع می کند. در حدود دوسوم (67 %)همه زوج ها احساس می کردند که همسرشان آن ها را تحقیر می کند. بنابراین این ها مسایل شایع واقعی برای همه همسران هستند و تفاوت در این جا است که زوج های خرسند بیشتر می توانند این مسایل را حل و فصل کنند مشکلاتی در این زمینه دارند.
برخی پژوهش ها نیز بر رابطه رضایت از ازدواج و چگونگی گفتگوی پیش از ازدواج تأکید کرده اند و معتقدند که نحوه ی گفتگو در دوره آشنایی، چگونگی ارتباط پس از ازدواج را منعکس می کند (لارسِن و اولسون، 1998) . این پژوهش علاوه بر نشان دادن نقش گفتگوی موثر در رضایت مندی زوجی، اهمیت آن را در دوره ی پیش از ازدواج نیزنشان می دهد. قبل از پرداختن به عوامل موثر در گفتگو، بهتر است با تعریف گفتگو و مولفه های تشکیل دهنده آن آشنا شویم.
تعریف گفتگو (ارتباط)
تعاریف بسیاری از گفتگو به عمل آمده است:
“ارتباط، هر عمل متقابلی است که شامل انتقال پیام باشد.”
این تعریف از چه اجزایی تشکیل شده است؟
الف) عمل متقابل:
این واژه نشان دهنده دو طرفه بودن ارتباط است. به عبارت دیگر در هر ارتباطی بایدبیش از یک فرد وجود داشته باشد، یعنی حداقل یک گوینده و یک شنونده.
آیا تلویزیون نگاه کردن یک ارتباط است؟ خیر، چرا؟ به دلیل این که عمل متقابلی انجام نشده است و تنها یک فرد وجود دارد (موتابی، 1383 ) .
ب) انتقال:
فرهاد به همسرش می گوید: “خسته نباشی”، ولی همسرش که در حال جارو کردن است حرف او را نمی شنود، به نظر شما آیا در این جا ارتباطی ایجاد شده است ؟ خیر، چرا؟ فرهاد پیامی را فرستاده است که توسط همسرش دریافت نشده، لذا ارتباط نیز برقرار نشده است . پس در یک ارتباط، پیام نه تنها باید فرستاده شود، بلکه باید دریافت نیز گردد، چنان چه پیام ارسال شده دریافت نشود، ارتباط برقرار نمی شود.
این روزها آقای نهاوندی به علت مشکلات مالی، سخت ناراحت است به طوری که کمتر با دیگران حرف می زند و همیشه اخمو و بدعنق به نظر می رسد. او خود را در برابر همسر و فرزندانش مسوول دانسته و از آن ها شرمنده است. همسر آقای نهاوندی که این حالت او را می بیند،فکر می کند همسرش از دست او ناراحت است و خود را در ایجاد این مشکل سهیم می داند. آیا می توان گفت که یک سوءتفاهم ایجاد شده است؟ آقای نهاوندی هیچ پیام مشخصی را برای همسرش نفرستاد. ولی همسرش اخم او را، یک پیام نسبت به خودش حساب کرده و ناراحت شده است. پس اگر پیام روشنی ارسال نشود ولی دریافت گردد، سوءتفاهم به وجود می آید(موتابی، 1383) .
ج) پیام
هنگامی که پلیس راهنمایی دستش را بلند می کند، اتومبیل ها می ایستند، آیا می توان گفت که در این جا یک ارتباط ایجاد شده است؟ چگونه؟ به نظر می رسد که برای برقراری ارتباط استفاده از کلمات ضروری نیست و می توان از طرق دیگری نیز ارتباط برقرار کرد، کافی است پیامی ارسال و دریافت گردد. این پیام به هر صورتی که منتقل شود، می تواند یک ارتباط ایجادکند، برای مثال؛ تکان دادن سر می تواند علامت سلام و یا بالا بردن ابروها نشانه تعجب باشد (موتابی، 1383 ) .پس به طور خلاصه می توان گفت، گفتگو عبارت است از انتقال یک پیام (کلامی وغیرکلامی) از فردی (گوینده) به فرد دیگر (شنونده) که نقش گوینده و شنونده در یک گفتگو می تواند تغییر کند.
حال که با مولفه های گفتگو آشنا شدیم، می توان حدس زد که در یک گفتگوی موثرچه عناصری می تواند مهم باشد، عناصر مربوط به گوینده، به این معنی که گوینده در هنگام صحبت چه نکاتی را باید رعایت کند و چه ویژگی هایی را باید داشته باشد. عوامل مربوط به شنونده و عناصر مربوط به پیام، که هریک به طور جداگانه مورد بحث قرار خواهند گرفت. قبل از پرداختن به نقش هریک از این عناصر و ویژگی های مربوط به آن در یک گفتگو، باید دانست که گفتگو دارای اصولی است که مدنظر قرار دادن آن ها می تواند بسیار مفیدباشد.
اصول گفتگو
- هیچ کس نمی تواند گفتگو نکند، گفتگو نکردن نیز نوعی گفتگو است.
- پیام فرستاده شده اغلب پیامی نیست که دریافت می شود.
- در ناکار آمدی گفتگو هر دو طرف مقصرند.
- خش عمده پیام ها، غیرکلامی اند (بسیاری از معانی در یک تبادل بین فردی به صورت غیرکلامی مخابره می شوند).
1- هیچ کس نمیتواند گفتگو نکند، گفتگو نکردن نیز نوعی گفتگو است
در واقع گفتگو نکردن امکان پذیر نیست، هنگامی که شما از گفتگو امتناع می ورزید باز در حال ارسال پیامی (گفتگو) هستید. مثلا این که اعتراضی دارید، یا خسته هستید و نمی خواهید گفتگو کنید. در هر صورت طرف مقابل نیز از سکوت شما پیامی می گیرد ومتناسب با آن واکنش نشان می دهد، پس در گفتگو نکردن نیز پیام هایی ردوبدل می شود ونمی توان گفتگو نکرد.
2- پیام فرستاده شده اغلب پیامی نیست که دریافت می شود
گفتگوی صحیح هم به ارسال ماهرانه و هم دریافت ماهرانه پیام ها بستگی دارد. باورکنید تضمینی نیست که پیام های واضح شما، همان طورکه میخواسته اید، درک شوند.
در ارسال و دریافت پیام 4 حالت را می توان قایل شد:
- 1)پیامی که می خواهیم منتقل کنیم.
- 2)پیامی که واقعا منتقل می کنیم (پیام اصلی).
- 3)پیامی که تصور می کنیم منتقل کرده ایم.
- 4)پیامی که فرد مقابل دریافت می کند.
به عنوان مثال زنی می خواهد به همسرش بگوید: “می خواهم به من بیشتر توجه کنی” (پیامی که می خواهد منتقل کند) و به همسرش پیشنهاد می کند: “امروز برویم و کمی قدم بزنیم” (پیام واقعی) و تصور می کند که “به او فهماندم که از قدم زدن با او لذت میبرم”،
در نهایت همسرش این پیام را دریافت می کند، “فکر می کند که من چاق شده ام و می خواهد مرا برای قدم زدن بیرون ببرد!” (شیرازی، 1385 ،کارگاه مهارت های فرزندپروری).
می توانید ببینید که در این بین، پیام واقعی کاملا مخدوش شد. نه گوینده توانست پیام اصلی را منتقل کند و نه شنونده آن را دریافت کرد. همواره در جلسات مشاوره خانواده دراصفهان ،به مراجعین متذکرمی شویم که تنها روشی که می توانید بفهمید پیامی را که فرستاده اید، درست دریافت شده، پرسیدن آن پیام از فرد مقابل است و در این میان شما نیز مسوول هرچه شفاف تر فرستادن پیام هستید.
3- در ناکارآمدی گفتگو هر دو طرف مقصرند
هنگامی که اختلاف نظر و تعارض بالا می گیرد، تمایل طبیعی برای سرزنش طرف مقابل و نادیده گرفتن یا به حداقل رساندن مسوولیت خود برای ایجاد و حفظ تعارض وجود دارد. به عنوان مثال؛ زوجی را تصور کنید که درباره امتناع شوهر از بحث در مورد مسایلی که برای زن مهم اند، مرافعه دارند. هر چه زن بیشتر پیش می رود، مرد بیشترکناره می گیرد. مرد به همسرش می گوید: “تا زمانی که از نق زدن دست بر نداری، ازکناره گیری دست بر نمیدارم.”
زن نیز با عصبانیت پاسخ می دهد: “اگر درباره مسایل مهم با من گفتگو کنی, نق نمی زنم.” سرانجام، بحث باکناره گیری بیشتر مرد که به نوبه خود احساسات منفی زن را تقویت می کند، خاتمه می یابد. این گفتگوی دو نفره به طور بالقوه به دو گفتگوی یک نفره بدل می شود. هر یک دیگری را برای آن چه رخ داده، سرزنش می کند و هیچ کدام مسوولیت پیامد را به عهده نمی گیرد. این مثالی از مدل علیت خطی است که معتقد است یک رابطه مستقیم و خطی بین علت و اثر وجود دارد. هریک می گوید: “اگر چنین نمی کردی، چنان نمی کردم”. این الگومعمولا به جای زاینده بودن، مخرب است.
مدل سیستم های خانواده، آن چه را که رخ داده و چگونگی رهایی از این موقعیت را بهتر تبیین می کند. این مدل که علیت حلقوی نامیده می شود، معتقد است، پیامی را که یک فرد می فرستد، باعث تغییر و پاسخ در فرد دیگر می شود. آن پاسخ، پاسخ جدیدی را در فرد اول ایجاد می کند و به همین روال پیش می رود، تا بالاخره تعارض بالا می گیرد. پاسخ های زن وشوهر به پاسخ های یک دیگر، آن ها را در تله علیت حلقوی به دام می اندازد.
از دیدگاه متخصصان مشاوره خانواده دراصفهان بهترین راه رهایی از این موقعیت، این است که هر همسر رفتار خویش را تنها واکنش به فرد مقابل در نظر نگیرد، بلکه آن را عامل تعیین کننده ای در پاسخ همسرش بداند که با تغییر آن می شود در پاسخ همسر نیز تغییر ایجاد کرد. ، تمرکز بر کار با یک دیگر جهت یافتن بهترین راه اجتناب از “بازی سرزنش”راه حل هایی است که برای هر دو طرف قابل پذیرش هستند. در حالی که سرزنش تلاشی رقابتی است که در آن یک طرف سعی در غلبه بر دیگری دارد.
گفتگوی اصیل ، تلاشی مشارکتی است که در آن شرکت کنندگان بر توافق تمرکز می کنند.
4-بخش عمده پیام ها ،غیر کلامی هستند
در گفتگو با دیگران، توجه نزدیک به پیام های غیرکلامی، مهم است. در حقیقت،برخی پژوهشگران برآورد می کنند، حدود 65 %از همه گفتگوهای چهره به چهره غیرکلامی اند.
گفتگوی کلامی شامل هم عبارات بیانی و هم نوشتاری است. گفتگوی بیانی، دارای جنبه های فرا زبانی متعددی است؛ تن صدا، بلندی آن، سرعت کلام، ریتم کلام، لحن بیان، مکث ها و نظیر آن.
گفتگوی نوشتاری نیز، شامل جنبه های فرا زبانی است مثل؛ نقطه ها که نشانه پایان جمله یا ویرگول که نشانه مکث است. جنبه های غیرکلامی نوشتار عبارتند از: سبک نوشتار، نوع دست خط، پرینت، تایپ، شلختگی، نظم و ترتیب و وسیله نوشتاری (کاغذ باطله، خودکار، خودنویس و نظیر آن)
گفتگوی غیرکلامی اَشکال زیادی به خود می گیرد؛ تظاهرات چهره، تماس چشمی،ژست ها و دیگر حرکات بدنی، نیز رفتار فضایی (دو فرد چه قدر از هم جدا ایستاده اند یا نشسته اند)، تماس جسمانی، آواگری غیرکلامی (غرغر کردن، آه کشیدن) و حالات بدنی. تفسیرگفتگوی غیرکلامی نیز همانند گفتگوی کلامی دشوار است. آیا یک خمیازه ناشی از کسالت وخستگی است یا یک عمل بازتابی؟
یکی از موضوعاتی که در جلسات مشاوره خانواده دراصفهان عنوان می کنیم این است که لازم است به عنوان گوینده سعی کنیم تا حد امکان پیام های کلامی وغیرکلامی مان با یک دیگر هم خوان باشد تا ابهام و سوء تفاهم را به حداقل برسانیم . اگرمی خواهیم احساسی را به فرد مقابل مخابره کنیم، سعی کنیم آن را به کلام در آوریم، زیرا بیان احساس به صورت غیرکلامی فضای تعبیر و تفسیر را باز می گذارد.
به عنوان دریافت کننده پیام نیز لازم است برای درک بهتر پیام، به نشانه های غیرکلامی نیز توجه کنیم، ولی در این میان باید مراقب تعبیر و تفسیر پیام های غیرکلامی نیز باشیم و اگر تفسیری هم صورت می گیرد باتوجه به جنسیت، فرهنگ، وضعیت روانی فرد مقابل و حال و هوای رابطه باشد، در غیر این صورت بهترین راه پرسش از فرد مقابل است .نکته دیگر این است که تا حد امکان سعی کنیم از پیام های غیرکلامی مثبت در کنارکلام مان استفاده کنیم.
در یک مطالعه کلاسیک دانیل اشتنبرگ و ارنست بیر ( 1977 ،به نقل از اولسون ،2001) گفتگوی غیرکلامی را در زوج ها مورد بررسی قرار دادند. از ابزارهای مشاهده ای وابزارهای نوشتاری طرح شده برای سنجش سطح هماهنگی زوجی استفاده شد . پژوهشگران توانستند بین رفتارهای غیرکلامی ویژه با انواع مشخص ارتباطات زوجی همبستگی بیابند. آن هادریافتند، زوج هایی که اختلاف نظر اندکی در موضوعات مورد بحث دارند، متمایل به نشستن نزدیک تر کنار هم، لمس بیشتر یک دیگر و تماس های چشمی بیشتر نسبت به زوج هایی که اختلاف نظر زیادی در این بحث ها دارند، هستند.
به علاوه آن ها دریافتند هنگامی که همسران به عنوان زوج های با سطح بالای نارضایتی توصیف می شوند برچسبی که پژوهشگران به زوج هایی که مدام ناراضی اند و سرزنش می کنند، زدند. این زوج ها جدا از یک دیگر می نشینند،تماس چشمی کمتری برقرار می کنند و بیشتر از سایر زوج های مورد سنجش صحبت می کنند. بر عکس، زوج هایی که به عنوان ناخرسندهای سطح پایین توصیف شدند، بیشترین مقدار مهرورزی و مراقبت غیرکلامی شامل لمس یکدیگر و وضیعت های دست باز و پا باز (آغوش باز) را نشان می دهند. پس زبان غیرکلامی مثبت شامل زبان بدن و لمس یک دیگر و تظاهرات چهره(برقراری تماس چشمی) مولفه های مهمی در رضایت زوجی هستند و می توانند باعث افزایش سطح صمیمیت شوند. صداقت در گفتگو، سوء تفاهم و گیجی را به حداقل می رساند.
بدون دیدگاه